کارآفرینی و تولید ملی؛ چالشها، فرصتها و راهکارها از نگاه «دکتر عنایتالله محرابی»
دستیابی به توسعه علمی و رسیدن به جایگاه عالی و داشتن کشوری توانا در تولید علم، جز در گرو تلاشها و اهتمام فعالان کشور در تمام عرصههای پژوهش و فناوری میسر نمیشود و تکریم از این بزرگواران گمنام همواره امری است شایسته که ریشه در فرهنگ کهن ایران اسلامی دارد. که در همین زمینه با جناب آقای دکتر عنایت اله محرابی از کارآفرینان موفق و پیشکسوت عرصه تولید فناورانه و دانش بنیان و ریاست محترم شورای نمایندگان شرکتهای فناور و دانش بنیان پارک علم و فناوری البرز گفتگویی صورت پذیرفته که به شرح ذیل ارائه میگردد:
لطفا خودتان را معرفی بفرمایید و در مورد سابقه فعالیتتان و اینکه از کجا آمده و به کجا رسیدهاید توضیحاتی را بفرمایید.
آقای دکتر محرابی: بنده سعی می کنم که بطور خلاصه از سابقه زندگی شغلی خودم تا این نقطه، توضیحاتی را عرض کنم و تا شما بتوانید در مسیر خودتان از آن بهرهبرداری کنید. من عنایت اله محرابی متولد 1332 هستم. در سال 1358 در ایالات محتده آمریکا در رشته MBA از دانشگاه کالیفرنیا سندیگو فارغالتحصیل شدم، در آن زمان بیشتر مردم در کشورهای مختلف دنیا از این رشته اطلاعی نداشتند و جالب اینجا بود که هم دانشگاهیهای بنده همگی صاحبان صنایع محتلفی از جمله صنایع ساختمانی ، صنایع تولیدی و … در آن کشور بودند. در سال 1359 به ایران بازگشتم به منظور امر مهم ازدواج که بعد از این امر مجدد برای ورود به دوره دکترا به ایالات متحده بازگردم که البته بورسته دکترا را هم اخذ کرده بودم. خلاصه ما 27 شهریورماه 1359 با همسر گرامیام ازدواج کردیم و اول مهرماه 1359 صدام بمباران شهرهای ایران را شروع کرد و جنگ تحمیلی شروع شد. خب این منجر شد که من ماندم که ماندم که ماندم و الان در خدمت شما هستم. به هر جهت سیستم فکر اشخاصی مانند من، یکجا نشینی و بیکار نشستن را نمیتواند بپذیرد.
زمانی که مرحوم دکتر مجتهدی ریاست دبیرستان البزر را برعهده داشتند، من در آن دبیرستان تحصیل نمودم و از همانجا سیستم فکری خلاق و ایده پرداز من که از دوران نوجوانی شکل کرفته بود، کاملتر شد. بعد از اینکه در ایران ماندگار شدم و از آنجاییکه نمی توانستم یکجا ثابت بشینم و دست روی دست بگذارم، به استان لرستان رفتم و همکاریام را با جهادسازندگی آغاز کردم و به عنوان مدیر و ناظر آن پروژه حدوداً ۵۰ کیلومتر جاده روستایی در آن استان در منطقه شهرستان درود احداث کردم، البته باید اضافه کنم که رشته مهندسی شهرسازی هم تحصیل کردم.
من رسالت خودم را در آن زمان انجام داده بودم و از آنجا به اصرار دوستانم برای ورود به سازمان دولتی به تهران آمدم و همکاریام را با سازمان گسترش آغاز کردم. باید اضافه کنم در آغاز همکاریام با سیستم سازمانی و دولتی با خودم عهد کردم که تا توان دارم به کشورم و مردم کشورم خدمت کنم و در هیچ سیستم سیاسی ورود نکنم. در ابتدای همکاری ام با آن سازمان به استان هرمزگان و شهر بندرعباس منتقل شدم و در مجتمع کشتی سازی و صنایع فراساحل ایران که معروف بود به ایزوایکو، مشغول به کار شدم. کار در منطقه ویژه برایم جذاب بود بطوریکه در طول ماه حدوداً ۲۰ روز در منطقه ویژه مشغول به کار بودم و تقریبا یک هفته تا ۱۰ روز به تهران میآمدم و مهمان منزل بودم و در واقع مدیر پروازی بودم و حدوداً ۸ سال را در آن منطقه فعالیت کردم. بعد از این مرحله پیشنهادی داشتم در خصوص مدیریت شرکت شهرکهای صنعتی استان هرمزگان، که پس از بررسی آن جایگاه شغلی متوجه شدم که با روحیات بنده سازگار نیست و آن پیشنهاد را قبول نکردم.
همزمان با فعالیت در سازمان گسترش و در استان هرمزگان، افتخار داشتم که شاگرد آقای پروفسور یوشدا مبتکر دوره مدیریت کایزن (بهبود مستمر) باشم، که این موضوع منتج شد به صدور حکمی از طرف سازمان گسترش برای بنده با عنوان “مسئول توسعه کایزن در استان هرمزگان” و خب در آن سِمَت هم نماندم و به تهران بازگشتم.
بعد از ۸ سال فعالیت در بندرعباس به تهران آمدم و در یک شرکت با نام شتابکار که متعلق به ساپکو و خانواده ایران خودرو بود، همکاری جدیدی را آغاز کردم و در همین خانواده خودروساز با همکاری ۳۲ شرکت توانستم سیستم فرمان کل خانواده پژو را که کاملا از خارج از کشور وارد و در داخل کشور مونتاژ میشد، در کشور بسازم و آن را بومی سازی کنم، و کلاً از ابتدا هدف من از این تولیدات داخلی و بومی سازی کردنها این بود که بتوانم زمینه فعالیت مختصصان و افراد فنی داخل را ایجاد کنم و بتوان برای فرزندان ایران زمین شغل ایجاد نمایم. و باید اضافه کنم چون بیرق بومی سازی در دست من بود و قرار بود که اینکار را به نتیجه برسانم با خیلی از افرادی در سیستم مواجه شدم که علاقهای به اینکار نداشتند و بیشتر تمایل به واردات قطعات از خارج از کشور داشتند که عبور از این افراد کار راحتی نبود. خلاصه برای ساخت سیستم فرمان خانواده پژو در داخل کشور و برای اینکه اطلاعات کاملی به دست بیاورم هر کاری انجام دادم و حتی برای یکی از قطعات با نام “شیر هیدرولیک” تا فرانسه هم سفر کردم.
در دوران فعالیتم در شرکتهای خانواده ایران خودرو، پشنهادی داشتم برای ریاست بنیاد برکت که همزمان با این پیشنهاد در ابتدای دهه ۹۰ شمسی، جناب آقای طیبی مدیرعامل محترم جهاد دانشگاهی نیز برای اینکه علاقه زیادی به تولید و بومی سازی دکلهای حفاری داشتند پیشنهاد همکاری در آن سازمان را به بنده دادند و از آنجاییکه من علاقمند این موضوع بودم، پیشنهاد ایشان را قبول کرده و همکاریام را با جهاددانشگاهی آغاز نمودم، و مرکز مهندسی و ساخت دکلهای حفاری را به اتفاق یکی دیگر از متخصصان محترم در همین مجموعه پارک علم و فناوری البرز و به منظور بومی سازی دکلهای حفاری تأسیس کردیم.
زمانی که مرکز مهندسی و ساخت دکلهای حفاری را در این مجموعه برای جهاددانشگاهی راه اندازی کردیم که البته رساندن این مجموعه به تولید اصلاً کار راحتی نبود چون کشور ما در تحریم قرار داشت و شرکتهای اروپایی و بسیاری از کشورهای دیگر با ایران وارد همکاری نمیشدند، و ما مجبور شدیم که با شرکتهای چینی فعالیتی را آغاز کنیم و این موضوع منجر شد به اینکه باید چهار شرکت چینی را با هم متحد میکردیم که این نکتولوژی به ایران انتقال یابد و بالاخره موفق شدیم برای ساخت دکل و بومی سازی کامل تکنولوژی آن، با این چهار شرکت قراردادی را برای جهاددانشگاهی منعقد کنیم و این کاری بود که از زمان قرارداد ویلیام ناکس دارسی در سال ۱۲۸۰ شمسی که در کشور ما چاه نفت حفر شد و نفت استخراج شد ولی نتوانسته بودیم یک دکل حفاری بسازیم را، ما انجام دادیم.
در ادامه همکاری در جهاددانشگاهی و ساخت تجهیرات برای تاسیسات نفتی دستگاههای دیگری را نیز طراحی و در داخل کشور ساختیم که از آن جمله میتوانم به یک قطعهای اشاره کنم که در زمان بارگیری نفتکش ها باعث میشد اتصالات لوله های انتقال از هم جدا شده و مقدار زیادی نفت در دریا بریزد، که با ساخت این قطعه در کشور که با همکاری متخصصان فنی دانشگاه شریف و دانشگاه علم و صنعت انجام شد، این مشکل نیز کاملاً برطرف گردید و البته کار کردن با آن متخصصان دو دانشگاه کار بسیار مشکلی بود چون زمانی که قرار بود هر کدامشان کار تخصصی خود را انجام دهند باید بارها و بارها پیگیری میکریدم تا یک کار به نتیجه برسد و خب مشکل آنها همان مشکل همه ما ایرانیها است، که فکر میکنیم آنچیزی که در اختیار داریم را فقط ما داریم و دیگر در هیچ کجای دنیا پیدا نمیشود پس برای به اشتراک گذاری آن باید دیگران به دنبال ما بدوند.
اینجا اضافه کنم که صاحب کارخانه آبادگران که هم اکنون در دفتر آن شرکت هستیم همواره و در دورههای مختلف به دنبال این بود که تایید بنده را برای همکاری با مجموعهاش بگیرد ولی متاسفانه هر دفعه من به یک جایی تعهد داشتم و نتوانستم با ایشان همکاریام را آغاز کنم، که پس از انجام ماموریت بومیسازی دکل های حفاری در جهاد دانشگاهی، همکاری من با مجموعه آبادگران آغاز شد. پس از آن وارد مجموعه آبادگران شدم که البته شروع این فعالیت به توصیه مالک این شرکت و با اجرای دوره کایزن در کارخانه آبادگران بود و پس از ورود به آبادگران واحد R&D یا همان تحقیق و توسعه را راهاندازی کردم و به جرأت عرض میکنم که این واحد در این شرکت یکی از برترین واحدهای تحقیق و توسعه در کشور است و البته خدمت شما عرض کنم که با تلاشهایی که انجام شد، دومین شرکتی که در سطح کشور تبدیل به شرکت دانش بنیان صنعتی شد، آبادگران بود که با شش محصول آن را تبدیل به شرکت دانش بنیان کردم. و پس از آن یک گروه پژوهشی تأسیس کردم و حدودا 10 روز پیش جلسه دفاعیه تأسیس مرکز تحقیقات را پشت سر گذاشتم و موفق به اخذ مجوز مرکز تحقیقات شدم.
از آنجاییکه مدیران عناصر اصلی یک سازمان هستند، در کشور ما نقص ها و مشکلات عمده مدیریتی چیست؟ و چرا بیشتر مدیران ما نمی توانند عملکرد خوبی داشته باشند؟
آقای دکتر محرابی: شما در هر چیزی باید علت را بیابید و وقتی علت اصلی را پیدا میکنید، بقیه معلول هستند. من ریشه اصلی این مشکل را برای شما بازگو میکنم. در قانون تجارت در تمام دنیا یک قانون برقرار است و آن هم اینکه؛ مدیرعامل در شرکت توسط هیأت مدیره انتخاب یا انتصاب میشود و مدیرعامل مجری مصوبات هیأت مدیره است یعنی هیأت مدیره باید تصویب کند و مدیرعامل آن را اجرا کند. ولی در کشور ما برعکس این موضوع برقرار است. یعنی مدیرعامل خودش از جای دیگری منصوب میشود و هیأت مدیره را انتخاب و معرفی میکند و خب به طبع آن اعضای هیأت مدیرهای که توسط مدیرعامل انتخاب شدهاند نمیتوانند ناظر بر عملکرد ایشان باشند و آن را اصلاح کنند و در واقع باید هر چیزی که آقای مدیرعامل میفرمایند را چشم بسته تأیید کنند. این علت اصلی مشکلات مدیرتی در کشور ماست همانطور که ایزوها عنوان میکنند که شما باید برای اداره یک مجموعه سیستم داشته باشید ولی در کشور ما فردگرایی حاکم است و مدیران ما کاملا سلیقهای عمل میکنند. در حالیکه در هر مجموعهای باید سیستم کار کند حتی اگر آن مجموعه برای دوره زمانی مدیرعامل هم نداشته نباشد، سیستم کار خودش را انجام دهد.
و مشکل دیگری که برای باعث عملکرد ضعیف مدیران میشود، موضوع تحریم کشورهای دیگر علیه کشور ما اصلاً موضوع اصلی نیست بلکه ما خود تحریمیهایی داریم که گاهاً عملکرد صنایع ما را مختل میکند و همه هم از آن آگاه هستند و آن مشکلاتی است که افراد سود جو، متخلف و آتش به اختیار … در سازمانها و در سِمَتهای محتلف مانند مالیات، بیمه، محیط زیست، شهرداری، و … حضور دارند و سلیقهای عمل میکنند و هماهنطور که عرض کردم باعث اختلال در عملکرد صنایع مختلف میشوند و متاسفانه هیچ نظارتی هم بر عملکرد ایشان وجود ندارد.
آیا در کشور ما تولید کار سختی است؟ در فرآیند تولید، تحریم چقدر تاثیرگذار است؟
آقای دکتر محرابی: تولید در کشور ما کار ساده ای نیست. در هر کار تولیدی حتما شما مواد اولیه دارید و قطعا مواد اولیه خارجی دارید و اگر آن مواد به سالن تولید شما نرسد، تولید شما متوقف خواهد شد. به طور مثال ما دکل حفاری را بطور کامل بومی سازی کردیم ولی اگر برای کار کردن آن دکل حفاری دیزل ژنراتور نداشته باشیم دکل کارایی درستی نخواهد داشت و آن دیزل ژنراتور مخصوص را در داخل کشور نمی توانیم تولید کنیم و فقز باید از نوع مشخصی تهیه کرده و وارد کشور کنیم چون انواع مشابه کاری مناسبی ندارند.
ما برای اینکه بتوانیم در کشور عرصه تولید را تقویت کنیم، چه کارهایی باید انجام دهیم؟
آقای دکتر محرابی: در کشورهای درحال توسعهای مثل ما جز لاینفک هر سیستم تولیدی، ایجاد واحد R&D یا همان واحد تحقیق و توسعه و استفاده از نخبگان است. شما در هر صنعتی تحصیلات را میتوانید کسب کنید، تخصص را هم میتوانید به صنعت خوتان وارد کنید ولی استعداد باید ریشهای وجود داشته باشد. و برای استفاده از این استعداد باید افراد مستعد را نسبت به صنعت خودتان تنظیم و کالیبره کنید تا در صنعت خودتان بتوانید بالاترین بهره را از آن نخبگان ببرید.
به عنوان یک کارآفرین و شخصی که در حوزههای مختلف کارآفرینی کرده، آیا در کشور ما برای اینگونه افراد و ارائه ایدههای جدید، بستر مناسبی وجود دارد؟
آقای دکتر محرابی: مطمئناً بستر مناسب وجود دارد ولی اصلا کارآفرین کیست؟ کارآفرینی از کجا می آید؟ بیشتر افراد کارآفرین افرادی هستند که کار مشخصی ندارد و بیکار هستند و از تفکر زیاد، ایدهای جدید خلق میکنند و آن ایده را به اجرا درمیآورند و نهایتاً آن را تبدیل به کسب و کار میکنند. پس بستر مناسب ابتدا در ذهن و مغز افراد وجود دارد و بعد باید در بیرون از فرد به دنبالش گشت. همین پارکهای علم و فناوری میتواند جای بسیار مناسبی برای افراد خلاق، ایدهپرداز و کارآفرین باشد.
به عنوان ریاست شورای نمایندگان شرکتهای فناور و دانش بنیان پارک علم و فناوری البرز، پارک های علم و فناوری کشور را چگونه می بینید؟ چه جایگاهی برای تولیدکنندگان و کارآفرین دارند؟
آقای دکتر محرابی: اگر که زیرساخت درست داشته باشند، روی اصول مناسب باشند قطعا برای شرکت های تولید و کارآفرینان بستر مناسبی خواهند بود. بطور مثال بنده مدیر منطقه ویژه اقتصادی بودم و به جرأت بگویم که تنها منطقه ویژهای که درست کار میکرد صرفاً منطقه ویژه سیرجان بود، چون ابتدا زمین را انتخاب کردند و بعد کلیه زیرساخت های انرژی و منابع را طراحی کرده و ساختند و سپس زمینها را به تولید کنندگان واگذار کردند. و البته در پارکهای علم و فناوری هم مشکلاتی وجود دارد که بطور مثال تنها پارک علم و فناوری که تولید کنندگان میتوانند در آن زمین را خریداری کنند و مالکیت داشته باشند پارک علم و فناوری پردیس است و در بقیه پارکهای علم و فناوری شما مالک زمین نیستید و مشکل این موضوع اینجاست که اگر بخواهید برای پروژهتان تسهیلات دریافت کنید چون مالک زمین نیستید، تسهیلات به شما تعلق نخواهد گرفت و این همان زیرساخت مناسب است که توضیح دادم.
در نهایت و با توجه به بحران اقتصادی جهانی و تحریم و … پیشنهاد شما برای تولیدکنندگان و کارآفرینان برای اینکه به اهدافشان برسند، چیست؟
آقای دکتر محرابی: اینجا آکادمیک نمیشود حرف زد، راحت صحبت کنم باید یا خودشان اهل عمل باشند یا اهل عمل را بکار بگیرند. ولی قبل از این کار باید برای هر کاری که میخواهد انجام دهد برنامه و طرح کسب و کار مناسب داشته باشد. و بررسی کنید ببینید که آن کاری که شما میخواهید انجام دهید چقدر در کشور وجود دارد و سهم شما از تولید آن کالا یا خدمات چقدر است و در ضمن نقاط قوت و ضعف، تهدیدها و فرصتها را پیدا کنید. و در نهایت برند سازی اگر نداشته باشید و تبدیل به برند قدرتمندی نشوید، یک روز فرو خواهید ریخت.