پایان بانکداری فینتک و منتفع شدن مشتریان از آن
به نقل از فوربس، شرکتهای فینتک بانک نیستند، اما برای ارائه محصولات و خدمات خود به مشتریان، خود شرکتها باید مشتری یک بانک رسمی شوند. شرکتهای فینتک به سادگی خود را بین مشتریان نهایی و بانکهای واقعی قرار میدهند. ترتیبی که در آن یک بانک دسترسی یک شرکت فینتک را به محصولات بانکی فراهم میکند، معمولاً بانکداری بهعنوان خدمات (Banking-as-a-Service) نامیده میشود. بنابراین، شرکتهای فینتک به مشتریان، محصولاتی مشابه بانکداری ارائه میکنند، اما آنها بانک نیستند. شرکتهای فینتک مشمول همان استانداردهای ایمنی و سلامتی نیستند که آمریکاییها در صنعت بانکداری سنتی به آن عادت کردهاند. اگر این شرکتها دچار مشکل شوند، فقدان مقررات میتواند عواقب مخربی برای مشتریان خود داشته باشد. در آوریل 2024، یک ارائهدهنده خدمات به صنعت فینتک، سیناپس فایننشال تکنولوژیز (Synapse Financial Technologies)، اعلام ورشکستگی کرد و شرکتهای فینتک و مشتریان نهایی را تحت تأثیر قرار داد. حتی شش ماه پس از تشکیل پرونده ورشکستگی، هنوز مشتریانی وجود دارند که به پول خود دسترسی ندارند، و با وجود کمبودی که به نظر میرسد، این سوال باز است که آیا مشتریان هرگز تمام وجوه خود را برمیگردانند یا خیر.
نشان دادن نام شرکت بیمه سپرده فدرال (Federal Deposit Insurance Corporation) در وبسایتها و مطالب بازاریابیشان برای شرکتهای فینتک تقریباً رایج بود. کسانیکه منتقد صنعت فینتک هستند ممکن است این استفاده را به عنوان ارائه نادرست با حذف توصیف کنند. مشتریان در پرونده ورشکستگی به دادگاه اطلاع داده اند که معتقدند حسابهایشان بیمه شده است و نمیتوانند بفهمند که چرا نمیتوانند به پول خود دسترسی داشته باشند. جیسون میکولا (Jason Mikula) در هفته نامه تجارت فینتک گزارشهای گستردهای در مورد این شکست ارائه کرده است.
ظهور فینتک
شرکتهای فینتک در کنار اینترنت رشد کردند و تقاضای مشتری برای تجربه مشتری با کیفیت بالا در ارائه الکترونیکی خدمات بانکی را برآورده کردند. در حالیکه بانکها بر مدیریت قرار گرفتن در معرض اعتبار، مدیریت نقدینگی، مدیریت نرخ بهره و سایر جنبههای حیاتی تجارت بانکی تمرکز کردند، در بیشتر موارد شرکتهای فینتک منابع خود را به تجربه مشتری اختصاص دادند. به طور کلی، شرکتهای فینتک متمرکز بر تجربه مشتری بودند و سایر جنبههای بانکداری را صرفاً زیرساخت در نظر گرفتند. با توجه به اینکه شرکتهای فینتک منابع را تنها به یک جنبه از تجارت تخصیص میدهند، جای تعجب نیست که این شرکتها میتوانند نوآورتر از بانکهایی باشند که باید کل طیف عملیات یک بانک را در نظر بگیرند.
بخشی از دلیل رشد اقتصاد فینتک ریشه در آربیتراژ (Arbitrage) نظارتی داشت. به زبان ساده، بانکها و شرکتهای فینتک در یک میدان رقابت با یکدیگر رقابت نکردهاند. بانکها به شدت توسط دولت تنظیم میشوند و باید از قوانین و دستورالعملهای سختگیرانه از جمله الزامات سرمایه، استانداردهای وام دهی و حمایت از مصرفکننده پیروی کنند. بانکها همچنین با بارهای قابلتوجهی برای رعایت آنها مواجه هستند که شرکتهای فینتک تاکنون از آن اجتناب کردهاند و جریمههای نقص فنی برای شرکتهای بانکی به طور نامتناسبی بیشتر از شرکتهای فینتک است. دنیای استارتآپها با انگیزههای سرمایهگذاری مخاطرهآمیز و دره سیلیکون برای تغییر جهان و کسب درآمد در حین انجام این کار، به آن دسته از افرادی اشاره دارد که شکاف رو به رشد بین انتظارات مصرفکننده و ارائه برنامههای مالی بانکی را تشخیص دادند.
صنعت فناوری مالی را شاید بتوان با شکستهای بیشتری نسبت به موفقیت توصیف نمود. کارآفرینانی که بسیاری از شرکتها را تأسیس کردند به سادگی تجربه یا دانش لازم برای درک صنعت خدمات مالی را نداشتند و در همه جنبههای تجارت با مشکلاتی مواجه بودند. مسائلی همانند جذب مشتری، مدیریت مالی، و از همه مهمتر، مسائل نظارتی و انطباق، حتی تاجران باتجربهای را که از نزدیک با صنعت خدمات مالی آشنا نیستند، دچار مشکل نموده است.
زمان تغییر فرا رسیده است!
بانکها نقش مهمی در اکوسیستم مالی بسیار فراتر از زیرساختهای فنی دارند. تنظیمکنندههای مالی جهانی توافق کردهاند که بانکها باید به عنوان دروازهبان و محافظ سیستم مالی عمل کنند. بانکها موظف به رعایت قانون رازداری بانکی و کمک به جلوگیری از پولشویی، تامین مالی تروریسم و سایر جرایم مالی هستند. آنها تنها با شناخت و درک تمامی فعالیتهای مشتریان میتوانند به این اهداف دست یابند. بانکهایی که با شرکتهای فینتک کار میکردند، معمولاً برای هر فینتک یک حساب واحد در بانک ارائه میکردند که در آن تمام سرمایههای مشتریان فینتک جمعآوری میشد. بانکها که به عنوان حساب مشتری فینتک «برای منفعت» “For Benefit of” نامیده میشوند، معمولاً هیچوقت از موجودی مشتریان فردی در حساب برای منفعت نمیدانستند و برای نگهداری دفتر حسابداری به شرکتهای فینتک متکی بودند. استفاده از حسابهای برای منفعت به احتمال زیاد در دو حوزه اصلی انجام شده است:
- اولاً، احتمالاً هیچ بانکی در ایالات متحده وجود ندارد که نرمافزار اصلی بانکداری خود را داشته باشد. در عوض، بانکها به نرمافزار مجوز میدهند و به ازای هر حساب، ماهیانه به فروشنده پرداخت میکنند. مدل کسبوکار شرکتهای فینتک مستلزم به حداقل رساندن هزینهها و پرداخت هزینه ماهانه به بانک برای هر مشتری است که بر عملکرد مالی فینتک تأثیر میگذارد. بهعلاوه، برخی از شرکتهای فینتک، حسابهای مشتریان با ارزش پایینتر را هدف قرار میدهند و کارمزد ماهیانه بانکی ممکن است چنین مشتریانی را بیسود کند.
- دوم، شرکتهای فینتک غالباً بررسی فعالیتها و حضور مشتریان خود را انجام دادهاند. به عنوان مثال، یک فینتک ممکن است فرآیندهای ثبت نام مشتری را بهینه کرده باشد، از جمله آنچه معمولاً به عنوان نیازهای مشتری خود را بشناسید. از طریق استفاده از یک حساب برای منفعت، بانک لزوماً در فعالیتهای بررسی دقیق در مورد جذب مشتری شرکت نکرد.
این دو حوزه صرفهجویی در هزینهها برای شرکتهای فینتک، فعالیتهای اجرایی نظارتی علیه بانکها را تسریع کرده است. پیامد اقدامات نظارتی به قدری قابل توجه بوده است که برخی از بانکها به طور کامل از تجارت با شرکتهای فینتک خارج میشوند و سایر بانکها به شدت چنین فعالیتهایی را محدود کردهاند. شرکتهای فینتک ممکن است نتوانند روابط بانکی خود را حفظ کنند و تازهواردان فینتک ممکن است اصلا نتوانند رابطهای پیدا کنند. در آینده این احتمال وجود دارد که بانکها دیگر اجازه نخواهند داشت که درکی کامل از صاحبان ذینفع نهایی وجوه موجود در حساب برای منفعت نداشته باشند. در سپتامبر ۲۰۲۴، هیئت مدیره شرکت بیمه سپرده فدرال ایالات متحده آمریکا، با یک رأی اتفاق آرا، قوانین پیشنهادی را در مورد الزامات حسابهای سپرده نگهداری با ویژگیهای معاملاتی و پرداخت سریع بیمه سپردهها به سپردهگذاران تصویب کرد. اگر بانکها ملزم به دانستن این اطلاعات با قطعیت باشند، آنگاه هر سیستمی که این توازنها را خارج از سیستمهای اصلی خود بانک حفظ کند، بانک را با ریسکها و هزینهها مواجه میکند. عاقلانه به نظر میرسد که بانک ها ارائه حساب های برای منفعت را متوقف کنند و از هر مشتری بخواهند که به طور کامل در سیستمهای بانکی حضور داشته باشد. پذیرش مستقیم مشتریان با بانک امروزه برای شرکتهای فینتک امکانپذیر است، اما با توجه به اینکه فینتک هزینههای بانکی بیشتری را متحمل میشود، اغلب از آن اجتناب میشود. بانکها همچنین به دلیل رعایت مقررات مبارزه با پولشویی تحت نظارت قابل توجهی قرار دارند. انطباق کامل با الزامات توسط یک بانک، بدون شفافیت کامل مشتریان و فعالیتهای آنها، اگر نگوییم غیرممکن، دشوار است. جهت اطمینان از انطباق، بانکها نباید این فعالیتها را به یک فینتک برونسپاری کنند و در عوض باید مالکیت کامل فرآیند و فناوری را در اختیار بگیرند. چنین تغییری نیازمند بازنگریهای اساسی در شیوهای است که اکثر شرکتهای فینتک کار میکنند.
هنگام نوآوری مالی، صنعت بانکداری باید در جایگاه رهبری باشد. انتظار میرود که بانکها به عنوان شرکتکنندگان در یک صنعت بسیار تنظیم شده، به صورت ایمن مدیریت شوند، خدمات مشتریان را بدون وقفه ارائه دهند و به طور کامل با تمام مقررات قابل اجرا مطابقت داشته باشند. بانکها باید اجازه ندهند شرکتهای فینتک از هزینه کامل ارائه خدمات فرار کنند. بانکها باید بدانند که ارزش آنها به مراتب بیشتر از یک تامینکننده زیرساخت است و بر اساس آن هزینه را دریافت کنند. با این حال، انتظار نمیرود که شرکتهای فینتک مستقلا ناپدید شوند. رشد مالی و سود سرمایهگذاری خطرپذیر آنقدر بزرگ است که در کوتاهمدت امکان آن وجود ندارد. از سوی دیگر، صنعت فناوری مالی باید منتظر تحولات قابلتوجهی در میانمدت باشد، زیرا بانکها از چرخه کار با شرکتهای فینتک خارج میشوند. هر گونه انتظاری برای تغییرات گسترده باید وجود داشته باشد که از تعطیلی شرکتهای فینتک در زمانیکه نمیتوانند ارائهدهنده بانکی پیدا کنند تا ظهور مشارکتهای قویتر بانک و فینتک گسترش مییابد. شرکتهای فینتک باید به دنبال یافتن بانکهایی برای مشارکت در سرمایهگذاری مشترک باشند. بانکها باید ایدهها، فنآوریها و تیمهایی را که میخواهند با آنها مرتبط شوند شناسایی کرده و وارد بحثهای استراتژیک شوند. با این حال، بانکها باید مشارکت قابل توجهی در روند صعودی داشته باشند. بانکها باید در این سرمایهگذاریها برای مدیریت، انطباق، و تضمین ایمنی و سلامت رهبری کنند. شرکتهای فینتک که بهسرعت به سمت روابط بانکی ایمن فراتر از تأمین حساب حرکت نمیکنند، احتمالاً متوجه خواهند شد که مهم نیست که چقدر در فنآوری عالی هستند یا یک تجربه منحصربهفرد برای مشتری ارائه میکنند، ارزش آنها بدون بانکها ممکن است صفر باشد.